بور و سفید

تا وقتی تشنته باید آب بخوری تشنگیت برطرف بشه !اگه به یکی بگی آب نخور نمیتونه ! باید نوشیدنی جایگزین براش وجود نداشته باشه وگرنه مجبوره آب بخوره .........میخوام بگم شما که میگید ازدواج کن ولی کاری کردید که یک جوان شرایط ازدواج رو نداشته باشه ، در عوضش هم جایگزین حلال دیگه ای براش قرار ندادین بیجا میکنید به جوون بگید چیکار کنه یا چیکار نکنه. + نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۱/۰۶/۱۲ساعت 7:19&nbsp توسط بور و سفید  |  بور و سفید...

من گاهی اوقات وقتی فعالیتی ندارم و نشستم یخورده احساس نفس تنگی میکنم . تازگی فقط وقتی نفس عمیق میکشم قفسه سینه م یه درد کمی میگیرهشبا و بعدظهرها که میخوابم قلبم تند میزنه و روی سمت قلبم که میخوابم فشار میاد ...دیشب رفتم ورزش یک ساعت دویدم و بعدشم شنا و دراز و نشست و اینجور چیزا ! خداروشکر هیچ مشکلی تو تنفس یا واسه قلبم پیش نیومد!فکر کنم از استرس و ناراحتیه ! مخصوصا وقتی میخواد خوابم بره یه ناراحتی از سمت شکمم میره طرف قلبم و نمیزاره بخوابم . وقتی به سمت راست خوابیدم میره طرف قفسه سینه م.دکتر متخصص واسه دکتر قلب برگه داده ولی اصلا دلم نمیخواد برم.لطفا اگر کسی تجربه ای داره راهنماییم کنه تا دکتر نرم.ولی ورزش کردم خیالم راحت شد، اگه مشکلی بود باید تو اون فعالیت ها حداقل کمی خودش رو نشون میداد. + نوشته شده در  دوشنبه ۱۴۰۱/۰۶/۱۴ساعت 2:0&nbsp توسط بور و سفید  |  بور و سفید...

هیچ گاه نباید انسان رو مجبور به انجام دادن کاری کرد ، بلکه همه چیز باید به اختیار خود انسان صورت بگیره .درغیر اینصورت از زمان کودکی تا آخر عمر لطمه ها و صدمات جبران ناپذیری به زندگی وارد میکنه .گاهی میبینی انسان رو برای انجام کاری زور و اجبار نمیکنن ولی همین که مجبور هست کاری رو انجام بده که دیگران میتونن از پسش بربیان ولی اون نمیتونه انجام بده این خودش در فرد حس گناه ایجاد میکنه !مثلا در زمان تحصیل از کودکی مجبور هست دروسی رو حتما بخونه و قبول بشه . اگر قبول نشد تجدید میشه و دوباره باید اون درس رو بخونه و امتحان بده . اگر بازهم قبول نشد باید یک سال دیگه بخاطر یک درس از نو یک سال تحصیلی باید کل دروس رو بگذرونه و ...الان تو نظام جدید بهترشده.از بحثمون دورنشیم . این چقدر به آدم ضربه میزنه...به نظرم از زمان تحصیل درسی رو که دانش آموز در اون ضعیف هست رو باید به صورت اختیاری به دانش آموز عرضه کرد تا اگه مایل بود به میل و اختیار خودش اون درس رو یاد بگیره . بدون اینکه داغون بشه و حس گناه و خودخوری از یادنگرفتن اون درس پیداکنه . وقتی یکی با میل و اختیار خودش میخواد مطلبی رو بفهمه و یاد بگیره جریانش زمین تا آسمون فرق میکنه . اونوقت هست که مطلب رو هرجور هست میفهمه .مثلا اگه یکی ریاضی رو از اول یادنگیره چه مشکلی تو زندگیش بوجود میاد ! فوقش نمیتونه رشته ریاضی بره و این رشته هایی که به ریاضی ربط داره رو بخونه. در عوض تو کاری که خودش رغبت و علاقه داره موفق میشه . اعتماد به نفسش تقویت میشه ، پیشرفت میکنه .باورکنید خیلی از این خلاف هایی که جوون ها دنبالش رفتن بخاطر نفرتی هست که تحصیل و درس و مدرسه براشون ایجاد کرده . مطالب درسی رو نفهمیدن تو سرشون زدن ، از هرچی درس و مدرسه فراری شده ، رفته ت بور و سفید...